درباره وبلاگ


با سلام به دنیای سرگرمی خوش اومدید این وبلاگ همون فال-چتوشرگرمی سابقه که فقط کمی تغییر کرده است راستی نظر فراموش نشه(بازدید از وبلاگ بدون نظر دهی شرعاَ حرام است)


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 52564
تعداد مطالب : 49
تعداد نظرات : 37
تعداد آنلاین : 1



Alternative content






فال حافظ

پایگاه سرگرمی را صفحه خانگی خود کنید
پایگاه سرگرمی ها
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:54 ::  نويسنده : مهدیار

 - زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ می کنند البته بدون بخارشان هم بدرد نمی‌خورد.

- زن ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشک آدم رو در می‌آورد.

- زنها مثل سکوت هستند با کوچکترین حرفی میشکنند.

- زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می کنند.

- زن ها مثل الکل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند.

- زنها مثل عینک دودی هستند با هر دو دنیا را تیره و تار می بینی.

- زنها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند.

- زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا .

- زنها مثل کیک خامه ای هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آویزان می شود اما کمی بعد دل آدم را میزند.

- زنها مثل زیر شلواری هستند مردا با هیچکدامشان جرأت نمی کنند به بازار بروند.

- زنها مثل توپ هستند تا لگدشان نزنی تکون نمی خورند.

- زنها مثل لاستیک سواری هستند کمتر از چهارتا بیفایده است.

- زنها مثل بچه ها هستند تا وقتی که ساکتند خوبند



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:42 ::  نويسنده : مهدیار

دعای خانمها:
خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم،صبر بده تا تحملش کنم،اما قدرت نده که میزنم لهش میکنم

واکنش زن بعداز نگاه همسرش به او:
زن تهراني،عزيزم اين نگاهتو خيلى دوست دارم
زن گيلکي: چيسه بيا مرا بخور پدرسگ زاي.



فالگیر: فردا شوھرتون میمیره!
زن: اينو كه خودم میدونم. بھم بگو گیر پلیس میفتم يا نه؟

قابل توجه خانومای محترم هیچ وقت با شوهرتان دعوا نکنید. تا ده بشمارید وقتی آرام شدید و او خوابید، دمپایی هایش را با چسب به زمین بچسبانید !!!

شباهت زن دوم با انرژى هسته اى:
1_هر دو حق مسلم ماست
2_به صورت مخفيانه بايد انجام شود
3_در مواقع ضرورى استفاده ميشود
4_وقتى لو رفت جنگ ميشود ضمنأ زن اول هم مثل آمريكاست كه هيچ غلطى نميتواند بكند. 



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : مهدیار

 جک کردی کرمانشاهی

یه روز یه دختر تهرونی میره نون بخره یه پسر کرد میره دنبالش ، دختره میگه: چی از جونم می خوای؟ میگه: یه چپال نان !!

-----------------------------------------------

جوک کردی

جور چراغ توری هرگز کور نوی / صد مرض بگری ، ژن و زور نوی !!

-----------------------------------------------

اس ام اس کردی

به کرده گفتند: چهارتا گاز نام ببر ؟ ، گفت: هیدروژن ، اکسیژن ، مموژن ، خالوژن !!

-----------------------------------------------

جک کردی

شاواش چیست؟!... حرکتی است تبلیغی و نمادین جهت از خود بیخود کردن سرچوپی و بنه ماله !!

-----------------------------------------------



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:39 ::  نويسنده : مهدیار

یک نفرعروسی می‌كنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، كار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست


یک نفر به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی


یکنفر داشته پسرشو نصیحت می‌كرده، میگفته: پسرم اینقدر خانم بازی نكن! عاقبت نداره! آخرش سوزاك می‌گیری!! تو اگه سوزاك بگیری، كلفتمون سوزاك می‌گیره! كلفتمون اگه سوزاك بگیره، من سوزاك می‌گیرم!! من اگه سوزاك بگیرم، ننت سوزاك میگیره!! وای به اون روزی كه ننت سوزاك بگیره! همه رشت سوزاك می‌گیرند



دختر ..... یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده كه از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم رشتیه. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب رشتیه با زنش دعواش میشه، زنه قهر می كنه میاد كنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میكنه كردن، یه دفعه میبینه، اِه! این كه دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. رشتیه پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره میكنه میاد جلو 



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:37 ::  نويسنده : مهدیار

دعای خانمها:
خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم،صبر بده تا تحملش کنم،اما قدرت نده که میزنم لهش میکنم

واکنش زن بعداز نگاه همسرش به او:
زن تهراني،عزيزم اين نگاهتو خيلى دوست دارم
زن گيلکي: چيسه بيا مرا بخور پدرسگ زاي.



فالگیر: فردا شوھرتون میمیره!
زن: اينو كه خودم میدونم. بھم بگو گیر پلیس میفتم يا نه؟

قابل توجه خانومای محترم هیچ وقت با شوهرتان دعوا نکنید. تا ده بشمارید وقتی آرام شدید و او خوابید، دمپایی هایش را با چسب به زمین بچسبانید !!!

شباهت زن دوم با انرژى هسته اى:
1_هر دو حق مسلم ماست
2_به صورت مخفيانه بايد انجام شود
3_در مواقع ضرورى استفاده ميشود
4_وقتى لو رفت جنگ ميشود ضمنأ زن اول هم مثل آمريكاست كه هيچ غلطى نميتواند بكن 



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:34 ::  نويسنده : مهدیار

 ساعت ۹:بیدار شدن از خواب و جداشدن از عروسک ملوسشون

ساعت ۱۰:رفتن به باشگاه یوگا برای تمرکز اعصابشون(چون سیمای مغزشون قاطی پاتیه)

ساعت۱۲:وقت آرایشگاه برای مراقبت از پوستشون

ساعت ۱:۳۰:وقت ماسک گذاشتن روی صورت برای جلوگیری از چروک

ساعت ۲:به دوستشون زنگ زدنو ورور کردن تا دو ساعت

ساعت ۴: خوابیدن عین مرغ تا یک ساعت

ساعت ۵: آرایش کردن (چهره واقعیشونو پنهان کردن)

ساعت ۶: بابا رو تیغ زدن و رفتن بیرون

ساعت ۷:اولین قرار با دوست پسرشون

ساعت ۸:قرار با دوست پسر دومیشون

ساعت ۱۱شب:خدافظی کردن از آخرین دوست پسرشون

ساعت۱۲شب:کف مرگشونو گذاشتنو خوابیدن  



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : مهدیار

دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی

---------------------------------------------------------------

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

---------------------------------------------------------------

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

---------------------------------------------------------------

نکته زمخت و نه چندان ظريف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است

---------------------------------------------------------------

 



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:32 ::  نويسنده : مهدیار

جک کردی کرمانشاهی

یه روز یه دختر تهرونی میره نون بخره یه پسر کرد میره دنبالش ، دختره میگه: چی از جونم می خوای؟ میگه: یه چپال نان !!

-----------------------------------------------

جوک کردی

جور چراغ توری هرگز کور نوی / صد مرض بگری ، ژن و زور نوی !!

-----------------------------------------------

اس ام اس کردی

به کرده گفتند: چهارتا گاز نام ببر ؟ ، گفت: هیدروژن ، اکسیژن ، مموژن ، خالوژن !!

-----------------------------------------------

جک کردی

شاواش چیست؟!... حرکتی است تبلیغی و نمادین جهت از خود بیخود کردن سرچوپی و بنه ماله !!

-----------------------------------------------  



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:31 ::  نويسنده : مهدیار

بابای لره شب عروسیه پسرش بهش میگه سفت ترین جای بدنتو بکن جایی که
دخترا میشاشن صبح میبینه: کله پسره تو چاه فاضلاب گیر کرده
...................................................................

یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن «
تو اینجا چکار«می کنی؟؟ میگه من جایزشم
...................................................................

به یه لره میگن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره... جسیکا تی لر...لره «
و هاردی... تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر .....
...................................................................

یه روز یه لره میره دستشوئی وقتی می یاد بیرون میبینن دهنش خونیه میپرسن «
چی«شده میگه با مسواک خانواده دندونامو مسواک زدم 

   



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:30 ::  نويسنده : مهدیار

غضنفر نمیتوانند با 110 تماس بگیرند .چون کلید 11 رو روی تلفن پیدا نمیکنند!
***

به غضنفر میگن چرا سی دیت انقدر خش داره میگه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم !
***

به خروسه میگن : چرا معتاد شدی؟ میگه اگه زنتو لخت کنن بزارن پشت ویترین معتاد نمی شی !
***

به غضنفر میگن زبون غضنفری(لهجه غضنفر) چه جوریه؟ میگه فارسی بلدی؟ میگه آره. میگه برین توش میشه غضنفری(لهجه غضنفر)
***

جاسم (بنده خدا خسیس) به بچه اش میگه: اگه همه نمره هات بیست بشه می برمت پارک تا بستنی خوردن بچه های دیگرو ببینی
   



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:29 ::  نويسنده : مهدیار

پسر ها هیچ وقت دونبال دو چیز نمی دوند . اتوبوس و دختر چون 10 دقیقه بعد یکی کی میاد !

--------------------------

سایه ام عاشق سایه ات شده می خواستم ببینم می تونیم همسایه شویم ؟

----------------------------

تو صحرای قلبم تو تنها شتری !

----------------------------------

یه بغل گل رز با یه دنیا احساس با یه سبد ستاره . می دم بهت ببر سر چها راه بفروش سودش نصف نصف !

----------------------------------

چه کار کردی که این همه طرفدار پیدا کردی ؟ هر جای شهر که می رم میبینم مردم تابلو هایی دستشون گرفتن که اسم تو روش نوشته شده:گوسفند زنده !!!
   



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:27 ::  نويسنده : مهدیار

یک نفرعروسی می‌كنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، كار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست


یک نفر به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی


یکنفر داشته پسرشو نصیحت می‌كرده، میگفته: پسرم اینقدر خانم بازی نكن! عاقبت نداره! آخرش سوزاك می‌گیری!! تو اگه سوزاك بگیری، كلفتمون سوزاك می‌گیره! كلفتمون اگه سوزاك بگیره، من سوزاك می‌گیرم!! من اگه سوزاك بگیرم، ننت سوزاك میگیره!! وای به اون روزی كه ننت سوزاك بگیره! همه رشت سوزاك می‌گیرند



دختر ..... یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده كه از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم رشتیه. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب رشتیه با زنش دعواش میشه، زنه قهر می كنه میاد كنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میكنه كردن، یه دفعه میبینه، اِه! این كه دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. رشتیه پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره میكنه میاد جلو
   



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:27 ::  نويسنده : مهدیار

یک نفرعروسی می‌كنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، كار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست


یک نفر به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی


یکنفر داشته پسرشو نصیحت می‌كرده، میگفته: پسرم اینقدر خانم بازی نكن! عاقبت نداره! آخرش سوزاك می‌گیری!! تو اگه سوزاك بگیری، كلفتمون سوزاك می‌گیره! كلفتمون اگه سوزاك بگیره، من سوزاك می‌گیرم!! من اگه سوزاك بگیرم، ننت سوزاك میگیره!! وای به اون روزی كه ننت سوزاك بگیره! همه رشت سوزاك می‌گیرند



دختر ..... یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده كه از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم رشتیه. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب رشتیه با زنش دعواش میشه، زنه قهر می كنه میاد كنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میكنه كردن، یه دفعه میبینه، اِه! این كه دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. رشتیه پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره میكنه میاد جلو
   



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:26 ::  نويسنده : مهدیار

یه ترکه میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن... ۶۰ تاشون حالیش می کردن!!!


یه ترکه تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا...این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم... این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من !


ترکه شب که میشه میخوابه خواب حنا بندون عروسیشو میبینه صبح که از خواب بلند میشه میبینه تو خودش ریده دستشم تو شورتشه!


به ترکه می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم !!
   



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 18:23 ::  نويسنده : مهدیار

اگر کریستوف کلمبوس ازدواج کرده بود ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای باید وقتش را به جواب دادن به همسرش در مورد سوالات زیر می گذراند:




- کجا داری میری؟


- با کی داری می ری؟



- واسه چی می ری؟



- چطوری می ری؟



- کشف؟



-برای کشف چی می ری؟



- چرا فقط تو می ری؟



- تا تو برگردی من چیکار کنم؟!



- می تونم منم باهات بیام؟!



-راستشو بگو توی کشتی زن هم دارین؟



- بده لیستو ببینم!



- حالا کِی برمی گردی؟



- واسم چی میاری؟



- تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی? اینطور نیست؟!



- جواب منو بده؟



- منظورت از این نقشه چیه؟



- نکنه می خوای با کسی در بری؟



- چطور ازت خبر داشته باشم؟



- چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟



- راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!



- من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟



- مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه؟



- تو همیشه اینجوری رفتار می کنی!



- خودتو واسه خود شیرینی می ندازی جلو؟!



- من هنوز نمی فهمم? مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده!



-چرا قلب شکسته ی منو کشف نمی کنی؟


- اصلا من می خوام باهات بیام!



- فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان!



- واسه چی؟؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بیان!



- آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن!



- خفه خون بگیر!!!! تو به عنوان داماد وظیفته!

.

- راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین؟ 



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 15:7 ::  نويسنده : مهدیار

 ساعت ۹:بیدار شدن از خواب و جداشدن از عروسک ملوسشون

ساعت ۱۰:رفتن به باشگاه یوگا برای تمرکز اعصابشون(چون سیمای مغزشون قاطی پاتیه)

ساعت۱۲:وقت آرایشگاه برای مراقبت از پوستشون

ساعت ۱:۳۰:وقت ماسک گذاشتن روی صورت برای جلوگیری از چروک

ساعت ۲:به دوستشون زنگ زدنو ورور کردن تا دو ساعت

ساعت ۴: خوابیدن عین مرغ تا یک ساعت

ساعت ۵: آرایش کردن (چهره واقعیشونو پنهان کردن)

ساعت ۶: بابا رو تیغ زدن و رفتن بیرون

ساعت ۷:اولین قرار با دوست پسرشون

ساعت ۸:قرار با دوست پسر دومیشون

ساعت ۱۱شب:خدافظی کردن از آخرین دوست پسرشون

ساعت۱۲شب:کف مرگشونو گذاشتنو خوابیدن



نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 12:6 ::  نويسنده : مهدیار

 

دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی

---------------------------------------------------------------

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم

---------------------------------------------------------------

به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

---------------------------------------------------------------

نکته زمخت و نه چندان ظريف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است

---------------------------------------------------------------



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
جمعه 1 دی 1390برچسب:, :: 11:25 ::  نويسنده : مهدیار

با سلام با توجه به استقبال دوستان از تبلیغات در وبلاگ پایگاه سرگرمی دوستانی که میخواهند در وبلاگ من تبلیغ کنند کد زیر را در وبلاگشان قرار دهند سپس در قسمت نظرات به من اطلاع بدن تا منم برای اونا یه بنر بسازم و اونرو در وبلاگ بزارم

Create your flash banner free online 



نظرات (0)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 22:6 ::  نويسنده : مهدیار

مردی برای اعتراف نزد کشیش رفت.
پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم ، من به یک یهودی پناه دادم. 



ادامه مطلب ...


نظرات (5)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 21:53 ::  نويسنده : مهدیار

با سلام

دوستانی که مایل به ساخت لوگو یا تبلیغات در پایگاه سرگرمی هستند در قسمت نظرات بگن تا منم تعرفه ها رو اعلام کنم 



نظرات (1)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 20:53 ::  نويسنده : مهدیار

 هنگامی که ناسا برنامه ی فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی روبرو شد. آنها دریافتند که خودکارهای موجود در فضای بدون جاذبه کار نمی کنند. (جوهر خودکار به سمت پایین جریان نمی یابد وروی سطح کاغذ نمی ریزد)



ادامه مطلب ...


نظرات (1)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 20:51 ::  نويسنده : مهدیار

در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه ی راهب ها مزاحم تمرکز آنها میشد. بنا بر این استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد. 



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 17:31 ::  نويسنده : مهدیار

 دعای خانمها:
خدایا به من عشق بده تا همسرم را دوست بدارم،صبر بده تا تحملش کنم،اما قدرت نده که میزنم لهش میکنم

واکنش زن بعداز نگاه همسرش به او:
زن تهراني،عزيزم اين نگاهتو خيلى دوست دارم
زن گيلکي: چيسه بيا مرا بخور پدرسگ زاي.

 

فالگیر: فردا شوھرتون میمیره!
زن: اينو كه خودم میدونم. بھم بگو گیر پلیس میفتم يا نه؟

قابل توجه خانومای محترم هیچ وقت با شوهرتان دعوا نکنید. تا ده بشمارید وقتی آرام شدید و او خوابید، دمپایی هایش را با چسب به زمین بچسبانید !!!

شباهت زن دوم با انرژى هسته اى:
1_هر دو حق مسلم ماست
2_به صورت مخفيانه بايد انجام شود
3_در مواقع ضرورى استفاده ميشود
4_وقتى لو رفت جنگ ميشود ضمنأ زن اول هم مثل آمريكاست كه هيچ غلطى نميتواند بكند.



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 14:16 ::  نويسنده : مهدیار

سلام لوگوی وبلاگ رو هم طراحی کردیملوگو وبلاگ 

لطفا نظرات خودتون رو بگید ممنون



نظرات (0)
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 11:51 ::  نويسنده : مهدیار

دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟

. . .

تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟

. . .

 

تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!


 

 

 



ادامه مطلب ...


نظرات (2)
چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:, :: 13:37 ::  نويسنده : مهدیار

یک نفرعروسی می‌كنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، كار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست


یک نفر به زنش میگه: خانم جان دوست داشتی مرد بودی؟ زنه میگه: نه، دوست داشتم تومرد بودی


یکنفر داشته پسرشو نصیحت می‌كرده، میگفته: پسرم اینقدر خانم بازی نكن! عاقبت نداره! آخرش سوزاك می‌گیری!! تو اگه سوزاك بگیری، كلفتمون سوزاك می‌گیره! كلفتمون اگه سوزاك بگیره، من سوزاك می‌گیرم!! من اگه سوزاك بگیرم، ننت سوزاك میگیره!! وای به اون روزی كه ننت سوزاك بگیره! همه رشت سوزاك می‌گیرند



دختر ..... یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده كه از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم رشتیه. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب رشتیه با زنش دعواش میشه، زنه قهر می كنه میاد كنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میكنه كردن، یه دفعه میبینه، اِه! این كه دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. رشتیه پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره میكنه میاد جلو
 



ادامه مطلب ...


نظرات (1)
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 15:30 ::  نويسنده : مهدیار

جک کردی کرمانشاهی

یه روز یه دختر تهرونی میره نون بخره یه پسر کرد میره دنبالش ، دختره میگه: چی از جونم می خوای؟ میگه: یه چپال نان !!

-----------------------------------------------

جوک کردی

جور چراغ توری هرگز کور نوی / صد مرض بگری ، ژن و زور نوی !!

-----------------------------------------------

اس ام اس کردی

به کرده گفتند: چهارتا گاز نام ببر ؟ ، گفت: هیدروژن ، اکسیژن ، مموژن ، خالوژن !!

-----------------------------------------------

جک کردی

شاواش چیست؟!... حرکتی است تبلیغی و نمادین جهت از خود بیخود کردن سرچوپی و بنه ماله !!

-----------------------------------------------
 



ادامه مطلب ...


نظرات (1)
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 10:38 ::  نويسنده : مهدیار

سلام دوستان میخوام یه فروشگاه خوب رو بهتون معرفی کنم حتما برید روی تبلیغات هم کلیک کنید بای

فروشگاه برمودا 

اگر هم میخواید توی پایگاه کلیکی سایت ثبت نام کنید و در آمد کسب کنید اینجا را کلیک کنید



نظرات (1)
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 10:29 ::  نويسنده : مهدیار

 

 

رشتیه به دوستش میگه: خاک بر سر بی غیرتت کنن،
زنم خالکوبی عکس خواهرتو رو شیکم اصغر اقا دیده



رشتیه به زنش میگه عزیزم خوشحالم که مادر شدی . زنش میگه انشاا… یه روزیم تو
پدر میشی.



زن رشتیه
مشغول بودن! شوهرش سر می رسه یا رو را دنبال می کنه میزنه طرف رو له و لورده میکنه.
زنش میگه عجب غیرتی. رشتیه میگه اگه تو هم با کفش بیای بالای تخت همین بلا را سرت
میارم !!!



به رشتی میگن
برای تنظیم جمعیت خانواده چکار میکنی میگه شبا در خونه رو قفل میکنم



یه رشتیه روی در خونش نوشته بود: ورود افراد زیر ?? سال ممنوع ! میگن چرا این رو نوشتی ؟! میگه آخه ناموس که بچه بازی نیست !!!-



با اعلام روز پدر موجی از سردرگمی رشت را فرا گرفت
 



ادامه مطلب ...


نظرات (1)
سه شنبه 27 دی 1390برچسب:, :: 10:9 ::  نويسنده : مهدیار

یه کلیپ جالب از تمرین ایروبیک

 

فرمت3gp

فرمتwmv



نظرات (0)
دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 23:16 ::  نويسنده : مهدیار

بابای لره شب عروسیه پسرش بهش میگه سفت ترین جای بدنتو بکن جایی که
دخترا میشاشن صبح میبینه: کله پسره تو چاه فاضلاب گیر کرده
...................................................................

یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن «
تو اینجا چکار«می کنی؟؟ میگه من جایزشم
...................................................................

به یه لره میگن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره... جسیکا تی لر...لره «
و هاردی... تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر .....
...................................................................

یه روز یه لره میره دستشوئی وقتی می یاد بیرون میبینن دهنش خونیه میپرسن «
چی«شده میگه با مسواک خانواده دندونامو مسواک زدم 

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 26 دی 1390برچسب:, :: 18:4 ::  نويسنده : مهدیار

غضنفر نمیتوانند با 110 تماس بگیرند .چون کلید 11 رو روی تلفن پیدا نمیکنند!
***

به غضنفر میگن چرا سی دیت انقدر خش داره میگه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم !
***

به خروسه میگن : چرا معتاد شدی؟ میگه اگه زنتو لخت کنن بزارن پشت ویترین معتاد نمی شی !
***

به غضنفر میگن زبون غضنفری(لهجه غضنفر) چه جوریه؟ میگه فارسی بلدی؟ میگه آره. میگه برین توش میشه غضنفری(لهجه غضنفر)
***

جاسم (بنده خدا خسیس) به بچه اش میگه: اگه همه نمره هات بیست بشه می برمت پارک تا بستنی خوردن بچه های دیگرو ببینی
 



ادامه مطلب ...


جمعه 23 دی 1390برچسب:, :: 19:18 ::  نويسنده : مهدیار

یه ترکه میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن... ۶۰ تاشون حالیش می کردن!!!


یه ترکه تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا...این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم... این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من !


ترکه شب که میشه میخوابه خواب حنا بندون عروسیشو میبینه صبح که از خواب بلند میشه میبینه تو خودش ریده دستشم تو شورتشه!


به ترکه می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم !!
 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 19:14 ::  نويسنده : مهدیار

-خانوم شماره بدم پاره کنی؟
۲- خانوم ببخشید مستقیم از کدوم طرفه؟


۳- خانوم شماره ی کفشمو بدم؟

۴- (در برخورد با چنتا دختره زیبا) هنوز فصله هلو نشده

۵- (در برخورد با چنتا دختره کم سن) اِ مهد کودک تعطیل شد شما اومدین بیرون.

۶- حاج خانوم ماچ خانوم

۷- آهای خانوم کجا کجا

۸- از اون بالا کفتر می‌آید
 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 12:22 ::  نويسنده : مهدیار

پسر ها هیچ وقت دونبال دو چیز نمی دوند . اتوبوس و دختر چون 10 دقیقه بعد یکی کی میاد !

--------------------------

سایه ام عاشق سایه ات شده می خواستم ببینم می تونیم همسایه شویم ؟

----------------------------

تو صحرای قلبم تو تنها شتری !

----------------------------------

یه بغل گل رز با یه دنیا احساس با یه سبد ستاره . می دم بهت ببر سر چها راه بفروش سودش نصف نصف !

----------------------------------

چه کار کردی که این همه طرفدار پیدا کردی ؟ هر جای شهر که می رم میبینم مردم تابلو هایی دستشون گرفتن که اسم تو روش نوشته شده:گوسفند زنده !!!
 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 12:13 ::  نويسنده : مهدیار

مردها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ می کنند البته بدون بخارشان هم بدرد نمی‌خورد.

- مردها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشک آدم رو در می‌آورد.

- مردها مثل سکوت هستند با کوچکترین حرفی میشکنند.

- مردها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می کنند.


 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, :: 12:10 ::  نويسنده : مهدیار

با سلام دوستان از این که مدتی آپ نکردم شرمنده.

حالا با چند تا آپ توپ اومدم.

نظر فراموش نشه 



ادامه مطلب ...


 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب